ثابت بلاگ

آموزش بازاریابی اینترنتی

ثابت بلاگ

آموزش بازاریابی اینترنتی

چگونه توانستم ایده های پولساز پیدا کنم

ایده های پولساز یا ایده های توهم زا ؟

خیلی از ما در اینترنت به دنبال ایده های پولساز برای کار در منزل گشتیم ولی کدام یک از این گشتن ها ما را به درآمدهای میلیونی رسانده است ؟

آیا شما حاضرید سر زندگی و اینده خودتان ریسک کنید ؟

من هم مثل شما در اینترنت به دنبال ایده هایی بودم ولی راهکار اصلی را در اینترنت پیدا نکردم .  

این مقاله برای چه کسانی مفید نیست :

  • افرادی که هنوز به فکر پیدا کردن ایده خوب از اینترنت هستند
  • افرادی که علاقه مند به یک شبه پولدار شدن هستند
  • افرادی که توهم پیدا کردن کلید صندوق گنج را در سر دارند
  • افرادی که روی آینده و زندگی خود قمار میکنند

شاید فکر کنی که در اوایل مقاله کمی با قلم تند شروع کردم ولی کسایی که من ( امین لطفی ) را میشناسند میدانند که هیچوقت تند صحبت نمیکنم اما موضوع این است که اگر ایده های پولسازی که در اینترنت معرفی شده اند واقعا پولساز بودند و میتوانستند درآمد بسیار زیادی داشته باشند و میلیاردها پول ایجاد کنند چرا یکی از آنها را خود کسی که نوشته است اجرا نکرده ؟

جواب خیلی ساده است : چون خود او هم میداند که این ایده ها ریالی ارزش ندارند در غیر این صورت ایده که موضوع قابل انتشار در اینترنت نیست !!!

در ادامه این مقاله بعنوان یک دوست کنار شما خواهم بود تا آخر مقاله و تمام راهکارهایی که این برند معتبر یعنی ” رسانه امین ” را ایجاد کرد را برات بازگو میکنم…

داستان از کجا شروع شد :

سال ها پیش وقتی من خیلی جوان تر بودم یعنی به عبارتی بهتر نوجوان بودم به دلیل این که در خانواده متوسطی در یک محیط متوسط تر بزرگ شدم همیشه به فکر این بودم که چگونه میتوانم درآمد داشته باشم و چگونه میتوانم رفاه خوبی برای زندگی جوانانه خود رقم بزنم .

در آن دوران من جوان دبیرستانی ای بودم که گاها به دلیل نداشتن پول ، مسیر خانه تا مدرسه را پیاده طی میکردم گاهی وقت ها هم زمستان و برف کنار من در این مسیر تنهایم نمی گذاشت و عین دو یار و یاور همیشه کنار من بود تا به خانه برسم و من را سالم تحویل خانواده ام بدهند .

ولی در این مسیر رفت و برگشت از پیاده رو هایی که خلوت بودند و حتما شما هم تجربه کرده اید ، پیاده رو خلوت وقتی که برف میبارد خیلی سکوت دل انگیزی دارد در این سکوت به این فکر میکردم که چرا فقط یک نفر من ، انتخاب شده ام برای کشیدن درد استخوان پاهایم از فرط قدم گذاشتن در برف .

البته شاید همه ما و حتی شما که  در حال مطالعه این متن هستی هم از این سختی ها کشیده ای و میدانم این سختی ها و درد ها در دل آدم رخنه میکند و شاید کاری بکند که آدم زمین گیر شود ولی علی رغم همه این چیزهایی که در حال تحمل کردن بودم دلیلی هم برای خواندن ادامه درس و رفتن به مدرسه نمیدیدم با این حال میخواندم و با نمرات کمی بهتر از متوسط دبیرستان را به آخر رساندم .

وارد دانشگاه شدم و زندگی با تمام هیاهوهای زیرکانه اش شروع شد و من در همان ترم اول دانشگاه فهمیدم که اگر پولی نباشد ، زندگی خوب ، ازدواج ، رفاه و آینده هم در کار نیست .

در واقع بیشتر این موضوع به من ثابت شد چون در دبیرستان به خوبی متوجه این ماجرا بودم ولی فکر میکردم من همیشه به سن یک جوان دبیرستانی باقی خواهم ماند و زندگی حرکت میکند تا بهتر شود ولی وقتی وارد دانشگاه شدم متوجه شدم نه زندگی با خیال راحت ایستاده است و ما باید حرکت کنیم تا بهتر و بهتر شویم و شاید شما هم همچین حسی داشتید به هرحال افکار نوجوانانه ی شیرینی بود .

به دنبال ایده های پولساز : 

شاید پیش خودتان بگویید این داستان چه ربطی به این مقاله و متن آموزشی داشت که همین الان میخواهم ارتباطش را برای شما توضیح دهم :

همان روزها شروع کردم به دنبال پیدا کردن ایده های پولساز برای کار در منزل حالا شاید بپرسید که چرا کار در منزل ؟

آن روز ها بخاطر مطالعات زیادی که در حوزه بازاریابی و کسب و کار داشتم یعنی از دوران دبیرستان شروع کرده بودم ، کاملا متوجه این بودم که اگه نتوانی کاری انجام دهی که رئیس خود باشی خیلی ساده تا آخر عمر باید برای کار دیگران بسوزی تا آنها به هدفشان برسد برای همین دنبال کارهایی بودم که در منزل بشود انجامش داد و در آخر به این فکر میکردم که فوق اش یک گاراژی اجاره میکنم و میرم آنجا کارم را انجام میدهم .

در اینترنت به زبان های مختلف میگشتم از کتاب ها سعی میکردم ایده های پولسازی بکشم بیرون ولی هیچکدام از آن ها کارساز نبود .

انگار یک جایی از داستان داشت میلنگید انگار یک چیزی کم بود چون هر چقدر میگشم باز در دور دایره بودم و برمیگشتم سرجای اولم تا روزی که یه کتاب اتفاقی به من معرفی شد کتاب ” بیندیشید و ثروت مند شوید ” .

بعد از مطالعه کتاب دیدم قبل از همه این کارها باید ذهن خوبی داشته باشم که بتوانم به چیزی که میخواهم برسم اولین قدم را رد کردم با اینکه این بار در دایره نبودم ولی حرکت هم نمیکردم میدانید چرا ؟

باز هم جواب ساده است : چون نمیدانستم چگونه باید کار هوشمندانه انجام بدهم .

خلاصه بعد از کلی ماجرا فعالیت هوشمندانه هم یاد گرفتم ولی یک چیز خیلی مهم هنوز مانده بود :

با اینکه بخاطر علاقه به بازاریابی ای که داشتم کتابی های زیادی درباره اش خوانده بودم ولی هنوز دو به شک بودم که این همان چیزی است که من میخواهم یا نه !

که در نهایت با قاطعیت تمام راه بازاریابی را انتخاب کردم و آمدم جلو .

نتیجه گیری از داستان :

این داستان شیرین را که برای خود من هم خیلی خوشایند بود تعریف کردم که به یک نتیجه خیلی خوبی با هم برسیم که سه تا سوال خیلی اساسی در آن نهفته است :

  • آیا به خود و آینده خود باور دارید ؟
  • آیا توانایی هوشمندانه کار کردن را دارید ؟
  • در چه حوزه ای باید کار کنی ؟

این سوال ها اولین چیزهایی هستند که باید به آن ها جواب بدهید تا مسیر پیش روی شما روشن شود که بتوانید ادامه بدهید و پیشروی کنید .

 

مزیت های کار در منزل که تجربه کرده ام ؟

کار در منزل و راه اندازی کسب و کار خانگی مزیت های بسیار زیادی دارد .

از مهمترین مزیت های کار در منزل این است که  به صرف هزینه‌های زیاد نیاز ندارید با توجه به وضعیت اقتصادی که این روزها در جامعه ما مشاهده میشود و از طرف دیگر بسیاری از شرکت ها که رو به ورشکستگی هستند بسیار حائز اهمیت است که بتوانیم کسب و کاری را راه اندازی کنیم که هزینه های زیادی برای ما نداشته باشد .

یکی دیگر از مهمترین مزیت های کسب و کار خانگی این است که معمولا همه ما در خانه امکاناتی را برای راه‌اندازی آن داریم  و فقط کافیست که زاویه نگاه خود را عوض کرده و باور کنیم که  می‌توانیم درآمدهای خوبی از این امکانات داشته باشیم .

سومین مزیت کسب و کار خانگی این است که می تواند شغل دوم شما باشد .یعنی شما می توانید به شکل پاره وقت بعد از شغل اصلی خودتون اون رو انجام بدهید .

منبع : مقاله ایده های خلاقانه پولساز در رسانه امین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.